۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

معرفت از نوع زیر زمینی


مدتی بود که اخبار مربوط به عملیات نجات معدن چیان حبس شده در اعماق زمین در کشور شیلی توجه همه را بخود جلب کرده بود.
گزارش های خبری لحظه به لحظه وضعیت پیشرفت کار، برقراری ارتباط با آنها ، ارسال بسته های غذایی و ... را اعلام میکردند.
 خلاصه اینکه یک حماسه از لحظه وقوع تا لحظه پایان البته خوشبختانه با کمی خوش شانسی ثبت و نمایش شد و همه چیز با خوبی و خوشی بپایان رسید.
ولی یک حرکت زیبا و جالب در روزهای آخر اتفاق افتاد و بنظر بنده خیلی آموزنده و با ارزش   بود. و آن لحظه ای بود که کپسول نجات وارد محوطه حبس معدنچیان شد و فقط یک نفر میتوانست از طریق آن به خارج انتقال داده شود ؛هر کدام از آنها میدانستند که احتمال دارد بعد از خروج کپسول نجات بعلت های متفاوت دیگر هرگز کپسول نجات نتواند به داخل محل حبس آنها برگردد و بقیه را نجات بدهد و همه میدانستند که خانواده هایشان در بیرون منتظر دیدارشان هستند،اما بر خلاف ادعای بعضی ها که میگویند امروزه "رفتار با مرام " و "معرفت" از بین رفته ؛  هیچکدام نمی خواستند که نفر اول باشند و نوبت خروج از معدن را به دیگری میدادند و یک بار دیگر    رفتار با معرفت انسان ها نسبت به یکدیگر و ایثار را به نمایش گذاشتند.

۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

چرا تبریز شهر اولین ها است؟

اولین چاپخانه در سال 1227 توسط شاهزاده عباس میرزا در تبریز تاسیس شد و 12 سال بعد دومین چاپخانه در تهران تاسیس گردید.
 برای اولین بار کتب خارجی در تبریز ترجمه گردید که از آن جمله عبارتند از: پطر کبیر،شارل دوازدهم،اسکندر کبیر،... .
 اولین رمان ایران به نام((ستارگان فریب خورده- حکایت یوسف شاه سراج)) توسط میرزا فتحعلی آخوند زاده در تبریز به رشته تحریر در آمد.
اولین دایرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزی تبریزی نوشته شد.
اولین کتابخانه عمومی توسط میرزاحسن خان خازن لشگردر سال 1312 در تبریز تاسیس شد.
اولین سینمای ایران پس از پنج سال از اختراع جهانی آن(توسط برادرن لومیر) ، در تبریزبا نام سولّی(آفتاب) تاسیس گردید.
اولین نمایشنامه وتئاتر در تبریز به سال 1261 شکل گرفت.
اولین عکاسخانه توسط قاسم میرزا در تبریز راه اندازی شد.
اولین فوتبالیست شاغل در اروپا (بلژیک) به نام حسین صدقیانی از اهالی تبریز در سالهای 1309-1311 بهترین گل زن باشگاههای این کشور بود و در فینال جام باشگاههای بلژیک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرمانی تیم رویال شالروا اسپورتینگ کلوپ در مقابل تیم بروکسل گردید.
در زمینه پزشکی نخستین طبیب محصل فرهنگ نخستین کتابهای پزشکی - نخستین آبله کوبی - نخستین دانشکده پرستاری مامائی - نخستین دندانهای مصنوعی - اولین عمل قلب باز - پیوند قلب برروی سگها و نخستین عمل پیوند کلیه توسط دکتر جواد هیات در سال 1347 در تبریز به انجام رسید.
اولین هوانورد ایرانی به نام کلنل محمد تقی خان پسیان از اهالی تبریز بود.
اولین کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبریز بنا نهاده شد .
اولین کارخانه چینی سازی در شهر تبریز ساخته شد.
اولین کارخانه تولید برق در این شهر و اولین خیابانی که در آن از چراغهای برقی استفاده شد خیابان چراغ گازی تبریز بود.
اولین ضرابخانه ماشینی و انتشار اسکناس از فعالیت های این شهر اولین ها بود.
اولین شهر ایران که صاحب تلفن شد تبریز بود .
اولین انجمن زنان در تبریز توسط صاحب سلطان خانم تشکیل گردید .
اولین بلدیه و نظمیه پلیس مردمی و شهرداری ایران متعلق به تبریز است.
اولین مهمانخانه توسط میرزا اسحق خان معززالدوله در تبریز پذیرای مهمان گردید .
اولین مدرسه کر و لال ها توسط جبارباغچه بان و اولین مدرسه نابینایان توسط یک میسیون آلمانی و اولین مدارس حرفه ای و بازرگانی توسط محمدعلی تربیت واولین کودکستان توسط ابوالقاسم فیوضات در تبریز بنا گذاشته شد.
اولین پایگاه لرزه نگاری در تبریز (شهر زلزله خیز) بنا گذاشته شد.

قابل توجه آنهاییکه بچه مدرسه ای دارند!


از خرید ن کتابهای کمک درسی چه چطورید؟
لابد هنوزی لیستی را در جیب دارید که هنوز موفق به خرید آن نشده اید و عذاب وجدان گرفته اید که چرا بقیه پدران شایسته موفق به خرید آن کتابها شده اند ولی شما نشده اید!
چرا مدارس برای جذب دانش آموزان بیشتر ( و احیاناً کمی سود بیشتر و ...) با همدیگر به رقابت افتادند و با ارائه آمار قبولی در امتحانات نمونه دولتی و تیزهوشان و .... گوی سبقت را از یکدیگر ربوده و در این میان بیچاره خانواده ها که بایستی هزینه این رقابتها را پرداخت نمایند.از همه مهمتر اینکه دیگر شاهد کودکانی شاد و سرحال و سالم نیستیم و اغلب اوقات بار سنگین تکایف را همچون کیفهای سنگین شان که بر دوش میکشند ؛ شادی را از چهره ی معصوم آنها ربوده است.
جای کمی تفکر برای سلامت روحی و روانی و حفظ انرژی بچه هایمان برای روزهای سخت دبیرستان و دانشگاه خالی !

فرهنگ های نا نوشته ولی جالب در تبریز


معرفی و شناسایی محل های خرید با کیفیت بالا و ارزان یکی از فرهنگ های شهر تبریز است.
مثلاً:
وقتی در جمع دوستان خود میگویید از مغازه ... یک ...... گرفتم و .. ریال پول دادم و کیفیت خیلی عالی داشت.
بلافاصله از طرفی دیگر میشنوید که: برو از ... مغازه بخر ببین چه...... برات میده و ارزان تر از آن هیچ جا پیدا نمی کنید.
و این فرهنگ را برای اغلب موارد از قبیل رستوران ، محل گردش و تفریح و خیلی چیزهای دیگر نیز رایج میباشد.
البته نمی دانم در شهرهای دیگر نیز این چنین رفتاری مرسوم و رایج است یا نه ؟

۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

ترافیک مدارس


در خیابان 17 شهریور تبریز پشت حجم زیادی از خودروها گیر کرده بودم و برای انجام دادن یک کار ضروری عجله داشتم واقعا که تعداد خودروها زیاد است.
بعد با خودم فکر کردم که شاید تصادفی رخ داده و به این علت است که ترافیک شده ؟! ولی وقتی کمی جلوتر رفتم متوجه شدم که مدرسه تعطیل شده و ازدهام سرویسها و تردد بچه ها باعث بروز چنین ترافیکی شده است.
جای بسی افسوس که فرزندانمان در این مدارس گران قیمت برای خودشان تحصیل علم و ادب میکنند ولی برای انظباط اجتماعی و احترام به حقوق دیگران کوچکترین آموزشی نمی بینند.
درصورتیکه با اندکی تدبیر و مدیریت و اخذ مجوزهای  لازم  و نصب تابلوهای مخصوص محل پارک سرویس مدارس از ساعت ... تا ساعت ... و با اختصاص زمانهایی برای آموزش تردد به کودکان می توان از بروز این چنین ترافیکهایی در سطح شهر جلوگیری کرد.
البته در ساعات بعدازظهر که کلینیک ها و مطب پزشکهای محترم و سایر شغلهای در ارتباط با پزشکی فعال میشود وضعیت این خیابان و سالنهای انتظار داخل ساختمانهای پزشکان خیلی متفاوت است و بایستی مفصلا در این باره صحبت شود. 
و نیز وقتی در مساجد واقع در بر خیابانهای اصلی مراسم میگیرند و نیز وقتی آمزشگاههای خصوصی تعطیل میشوند و نیز وقتی یک فروشگاه حراجی زده ونیز ....

۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

صحنه های دلخراش مقابل بیمارستان کودکان تبریز

اگر از مقابل بیمارستان کودکان تبریز بگذرید ؛ چادرهایی خواهید دید....
خانواده هایی که چشم انتظار ترخیص جگر گوشه عزیزشان از بیمارستان هستند و مادرانی که با بقیه فرزندان خود در چادر
شرایط روحی و جسمی بسیار سختی را میگذرانند.
چگونگی وضعیت همراهان کودکان بیمار شهرستانی اصلا نیازی به توضیح اضافی ندارد.
حتما در دیار خودشان خانه و کاشانه مناسبی را در اختیار دارند، ولی دست سرنوشت آنها را این چنین سرگردان و بی سرپناه به 
شهر " میهمان نواز " تبریز دعوت کرده است.
از این همه جا که در محوطه ی بیمارستان است آیا نمیتوان یک سالن با حداقل امکانات - حتی با اخذ هزینه - در اختیار این 
عزیزان مسافر قرارداد؟
و اگر مسئولین وقت اینکارها را ندارند، آیا خیرین شهر که بارها اولین قدمها برداشته اند نمی خواهند در این مورد بسیار
آشکار قدمی بردارند؟ بخصوص که فصل سرما در راه است؟

۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

روز جهانی فقر غذا

تصور اینکه یک میلیارد نفر در جهان از فقر غذایی رنج میبرند برای هر انسان دردناک است.
و دردناکتر از آن این است که درصورت مدیریت صحیح و برنامه ریزی میتوان در مقابل این مشکل اساسی و جهانی مقابله کرد.
اگر  " نان "  را بجای گلوله و فشنگ و باروت در داخل این سلاحها قرار میدادند یک نفر گرسنه در جهان پیدا میشد؟

بنویسیم : تراکتور؛ بخوانیم : تراختور

مدتی است که تیم تراکتور سازی از حساسیت ویژه ای برخوردار شده و نتایج بازیها و اخبار مربوط به آن مورد توجه بسیاری از هواداران فوتبال و غیر هواداران فوتبال قرار گرفته است.
حتی در استانهای اطراف آذربایجان شرقی و نیز پا را فراتر گذاشته و در سایر کشورها نیز مورد اهمیت قرار گرفته است.
برخی اوقات آمار تماشاگران این تیم بقدری زیاد است که همه ی کارشناسان فوتبال را به حیرت واداشته و انگشت به دهن میمانند.
به هر حال هرچه باشد این همه استقبال واقعا قابل تحسین و قدردانی است.

زینب پاشا رهبر قیام زنان تبریز در نهضت تنباکو

زن تبریزی و دلاور و انقلابی در زمان نهضت تنباکو باعث بسته شدن بازار تبریز شد. این زن اسم خود را برای همیشه در تاریخ آذربایجان ثبت کرد ولی خیلی ها حتی اسم آن را نیز نشنیده اند.چرا؟
قرارداد رژی : واگذاری امتیاز کشت و فروش توتون و تنباکو به انگلستان در مقابل سالانه 15 هزار لیره به مدت 5 سال در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه.

درخت های تبریز و فضای سبز

مدیر عامل سازمان پارکها و فضای سبز تبریز از تصویب قانونی مبنی بر صدور حکم زندان برای هرکس که در  تبریز درختی را از بین ببرد - حتی در حیاط منزل شخصی خود - خبر داد.و نیز از خرید دستگاهی جهت انتقال محل درخت از آلمان خبر داد که جای بسی خوشحالی است.
اگر این دستگاه چند ماه قبل خریداری شده بود و این قانون چند ماه قبل از اجرای طرح BRT اتوبوسها تصویب می شد،چه میشد؟!

۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

دوه چی بازارچاسی

چند روزی است که عکس یکی از مغازه های قدیمی بازار دوه چی را میخواستم در این صفحه آپلود کنم ولی متاسفانه با مشکل آپلود مواجه شدم.
بجای تصویر میخواهم اجزای تصویر را نام ببرم تا خودتان تجسم کنید:
1- دربها بطور چند لنگه ای که رنگ آنها از بین رفته و چوب آنها نمایان است.
2- نصف لنگه ها(سه لنگه) به سمت چپ و نصف لنگه ها به سمت راست جمع میشوند.
3- قفل بندهای درب شامل دو میله فلزی هر کدام بطول نصف درب که از انتهای درب بسمت وسط درب کشیده شده و در وسط
    با حلقه ها به هم جفت میگردد.
4- بندهای مخصوص بستن موقت درب مغازه که تقریبا هرکدام بطول 25 سانتی متر که دو دهنه ی وسط درب ها را بهم بند میکند. 
4- قفل زنگ زده دست ساز قدیمی که این دو میله را بهم قفل کرده است.
5- شیشه های قسمت هلالی فوقانی درب شکسته و نرده های محافظ دست ساز بالای درب حکایت از مهارت آهنگران قدیم دارند.
6- استحکام لولای درب نیز در جای خود قابل توجه است.
7- در قسمت وسط  سر در اصلی وسیله ای برای نصب پرچم در روزهای عزاداری و جشن در نظر گرفته شده است.
8- آجرکاری اطراف درب و ظرافت و معماری آن غیر قابل توصیف است.ولی تخریب بخشی از پایه سمت چپ آن صحنه ای دلخراش است.

نهایتا قرارداشتن در مسیر جاده ابریشم و تجارت هایی که در آن مغازه ها انجام شده و .....
آیا در خور این برخورد و منزلت است؟
به نظر من که این مغازه شبیه یک استاد کهن سالی است که در گوشه راه افتاده و مردم اطراف بدون اهمیت و بدون اطلاع از ارزش و احترام آن از کنار آن بی تفاوت رد میشوند.
افسوس و بسیار افسوس!

۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

عکس مقبره مرحوم ستارخان سردار ملي


آيا اين مقبره در شان سردار ملي مي باشد؟ و قهرمانان ملي به نسل جديد معرفي مي شود؟